تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
آکادمی مهراز

اقتصاد رفتاری چیست؟

جمعه 28 آذر 1399
21:24
علی اعتمادی فر

به آخرین خرید خود فکر کنید. شاید خرید شما یک لپ تاپ بوده باشد. ممکن است تصمیم گرفته باشید با انتخاب یک برند معروف تصمیم‌گیری خود را ساده کنید یا شاید برای سفارش خود از وب سایت سازنده نیز بازدید کرده باشید.

اما روند تصمیم‌گیری در اینجا متوقف نمی‌شود، زیرا شما اکنون باید مدل خود را با انتخاب ویژگی‌های مختلف محصول (سرعت پردازش، ظرفیت هارد دیسک، اندازه صفحه و غیره) شخصی سازی کنید و هنوز مطمئن نیستید که واقعا به کدام ویژگی نیاز دارید.

در این مرحله، بیشتر تولیدکنندگانِ فناوری یک مدل پایه (یا پیش فرض) را با گزینه‌هایی نشان می‌دهند که با توجه به تنظیمات خریدار قابل تغییر است. زمانی که گزینه‌های محصول مناسب را به خریداران ارائه می‌دهید و بر خریدهای نهایی تأثیر می‌گذارید، تعدادی از مفاهیم نظریه‌های اقتصادی رفتاری ( Behavioral Economics) را رعایت کرده‌اید.

اقتصاد رفتاری چیست؟

اقتصاد رفتاری مطالعه روانشناسی مربوط به فرایندهای تصمیم‌گیری اقتصادی مشتریان و سازمان‌هاست. اقتصاد رفتاری اغلب با اقتصاد هنجاری نیز مرتبط است.

در یک دنیای ایده‌آل، مردم همیشه تصمیمات بهینه می‌گیرند تا بیشترین سود و رضایت برای آنها فراهم شود. در اقتصاد، تئوری انتخاب عقلانی بیان می‌دارد که وقتی در شرایط کمبود، گزینه‌های مختلفی به انسان‌ها ارائه می‌شود، آنها گزینه‌ای را انتخاب خواهد کرد که رضایت فردی را به حداکثر برساند.

این نظریه فرض می‌کند که افراد، با توجه به ترجیحات و محدودیت‌های خود، قادر به تصمیم‌گیری منطقی هستند اما با اندازه‌گیری موثر هزینه‌ها و مزایای هر گزینه‌ای که در دسترس آنها باشد. تصمیم نهایی گرفته شده بهترین انتخاب برای فرد خواهد بود.

فرد منطقی دارای کنترل خویشتن است و تحت تأثیر احساسات و عوامل بیرونی قرار نمی‌گیرد و از این رو می‌داند چه چیزی برای خودش بهتر است. با این حال اقتصاد رفتاری توضیح می‌دهد که انسان در بیشتر مواقع منطقی نیست و توانایی تصمیم‌گیری خوب را ندارد.

دو اصل مهم: روانشناسی و اقتصاد

اقتصاد رفتاری از روانشناسی و اقتصاد به طور همزمان استفاده می‌کند تا کشف کند که چرا مردم گاهی اوقات تصمیمات غیرمنطقی می‌گیرند. چرا و چگونه رفتار آنها از پیش بینی مدل‌های اقتصادی پیروی نمی‌کند. تصمیماتی از قبیل هزینه پرداخت یک فنجان قهوه، اخذ تحصیلات تکمیلی، پیگیری سبک زندگی سالم، میزان کمک به بازنشستگان و غیره انواع تصمیماتی است که اکثر مردم در برخی از مراحل زندگی خود می‌گیرند.

اقتصاد رفتاری در تلاش است تا توضیح دهد که چرا فردی تصمیم گرفت به جای انتخاب B به دنبال انتخاب A باشد.

انتخاب منطقی

اشاره کردیم که در یک دنیای ایده آل، پیش فرض‌ها ، قاب‌ها و لنگرهای قیمت هیچ تأثیری در انتخاب‌های مصرف کننده ندارند. تصمیمات ما نتیجه سنجش دقیق هزینه‌ها و منافع و آگاهی از تنظیمات موجود است. ما همیشه تصمیمات بهینه می‌گیریم. و نکته اینجاست که ما در دنیای ایده‌آل زندگی نمی‌کنیم.

در کتاب رویکرد اقتصادی به رفتار انسان (۱۹۷۶)، اقتصاددان گری اس. بِکر به طور مشهور تعدادی از ایده‌ها را که به عنوان ستون‌های تئوری یا به اصطلاح ” انتخاب منطقی” شناخته می‌شوند، بیان کرد. این تئوری فرض می‌کند که انسان ترجیحات پایدار دارد و رفتاری با حداکثر نتایج مطلوب را انجام می‌دهند.

اما…

از آنجا که انسان‌ها موجوداتی احساسی هستند و به راحتی حواسشان پرت می‌شود، تصمیماتی می‌گیرند که به نفع شخصی آنها نیست. به عنوان مثال، طبق نظریه انتخاب منطقی، اگر چارلز بخواهد لاغر شود و به اطلاعات مربوط به تعداد کالری موجود در هر محصول خوراکی آگاه باشد، فقط محصولات غذایی با حداقل کالری را انتخاب خواهد کرد.

اقتصاد رفتاری اظهار می‌دارد که حتی اگر چارلز بخواهد لاغر شود و تصمیمش را برای خوردن غذای سالم ادامه دهد، رفتار نهایی او منوط به تعصب شناختی، احساسات و تأثیرات اجتماعی خواهد بود. اگر یک تبلیغ تلویزیونی یک برند بستنی را با قیمت جذاب تبلیغ ‌کرده و اعلام ‌کند که همه انسان‌ها برای عملکرد موثر به ۲۰۰۰ کالری در روز نیاز دارند، تصویر بستنی، قیمت و آمارِ ظاهرا معتبر آن تبلیغ ممکن است چارلز را به وسوسه انداخته و از مسیر کاهش وزن منحرف کند. این مهم عدم کنترل فرد را نشان می‌دهد.

تصمیمات غیر منطقی: نمونه‌هائی از روانشناسی قیمت

انتخاب‌های بی حد و حصر منطقی، که به دلیل محدودیت‌هایی در فرآیندهای تفکر ما بوجود آمده است (به ویژه مواردی که ما به عنوان مصرف کننده انجام می‌دهیم) در کتاب علمی مشهور دان آریلی با نام ” قابل پیش‌بینی غیر منطقی” به خوبی نشان داده شده‌اند.

بخش خوبی از تحقیقاتی که وی درباره آن بحث می‌کند شامل قیمت و درک ارزش است. او طی یک مطالعه از شرکت کنندگان سوالاتی کرد که آیا آنها محصولی (به عنوان مثال صفحه کلید بی سیم) را با مبلغ دلاری که برابر با دو رقم آخر شماره تأمین اجتماعی آنها در ایالات متحده است، خریداری خواهند کرد. سپس از آنها در مورد حداکثر هزینه‌ای که مایل به پرداخت آن هستند پرسیده شد.

این آزمایش مبحثی به نام لنگر انداختن را نشان می‌دهد، فرایندی که به موجب آن یک مقدار عددی، یک نقطه مرجع غیرآگاهانه را فراهم می‌کند که بر درک ارزش تصمیمات غیرمنطقی افراد تأثیر می‌گذارد.

قیمت صفر

آریلی همچنین مفهوم تأثیر قیمت صفر را نیز معرفی می‌کند، یعنی وقتی کالایی به عنوان “رایگان” تبلیغ می‌شود، مصرف کنندگان آن را ذاتا دارای ارزش بیشتری می‌دانند. شکلات رایگان نسبت به شکلات ۰٫۱۴ دلار یا نسبت به شکلات ۰٫۰۱ دلار در مقایسه با شکلات ۰٫۱۵ دلار از جذابیت بیشتری برخوردار است.

برای یک تصمیم‌گیرنده‌ی اقتصادی، اختلاف قیمت ۱۴ سنت باید همیشه همان تغییر انگیزه را برای انتخاب محصول ایجاد کند. آگاهیم که قیمت گذاری محصول اغلب به عنوان شاخص کیفیت در نظر گرفته می‌شود.

برنامه‌ای کاربردی

یکی از کاربردهای اقتصاد رفتاری، استفاده از قوانین میانبر یا ذهنی برای تصمیم‌گیری سریع است. تئوری بازی رفتاری، می‌تواند در اقتصاد رفتاری نیز اعمال شود زیرا تئوری بازی آزمایشاتی را انجام می‌دهد و تصمیمات مردم را برای انتخاب غیر منطقی تجزیه و تحلیل می‌کند.

آموزش فن بیان در همدان
آموزش اقتصاد رفتاری در همدان
طراحی سایت در همدان


سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 110 ] [ امتیاز : 4 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

معرفی کتاب در زمینه اقتصاد رفتاری

شنبه 29 آذر 1399
21:36
علی اعتمادی فر

 

کتاب اقتصاد رفتاری

  • نویسنده : موریس آلتمن
  • مترجم : محسن رنانی ، مرضیه احمدی ، میرهادی حسینی‌کندلجی

 

نقد و بررسی کتاب اقتصاد رفتاری

رﺷﺘﻪ‌ی اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری علمی ست که به ما کمک می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌های مالی خود بهتر عمل کنیم. به بیان ساده اقتصاد رفتاری، روانشناسی اقتصادی است که ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﺰﺋﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻪ ﭼﻨﺪان ﺟﺰﺋﯽ را ﮐﻪ ﺑﻪ انتخاب‌های ﻣﺎﻟﯽ و ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻤﮏ می‌کنند، ﺑﺮرﺳﯽ می‌کند. کتاب اقتصاد رفتاری به خواننده کمک می‌کند تا با تصمیم‌گیری‌های درست در بازار مالی، سبک زندگی خود را بهبود ببخشد.

درباره کتاب اقتصاد رفتاری

کتاب اقتصاد رفتاری نوشته‌ی موریس آلتمن است که در سال 2012 در مجموعه کتاب‌های دامیز منتشر شد. این کتاب به تاثیر جنبه‌های روان‌شناختی بر اقتصاد و امور مالی می‌پردازد. نویسنده در این کتاب به زبانی ساده و قابل فهم توضیح می‌دهد که عوامل روان‌شناختی و اجتماعی چطور می‌توانند بر تصمیم‌گیری‌های روزانه و انتخاب‌های مالی تاثیر بگذارند. به عنوان مثال عواملی مثل الگوهای غریزی، فشارهای اجتماعی و قالب‌بندی‌های ذهنی از موارد مورد بحث در این کتاب هستند.

ﮐﺘﺎب اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری به شکلی نوین، مختصر و کاربردی گستره‌ی وسیعی از مسائل اقتصادی را به خواننده ارائه می‌کند و مخاطب ضمن آشنایی با نظریه‌های اقتصاد رفتاری، تفاوت آن با اقتصاد متعارف را نیز خواهد شناخت. در این کتاب مباحثی از جمله چرخه‌ی کسب و کار، حباب دارایی‌ها، پس‌انداز، سرمایه، رفتار اخلاقی، انصاف، نحوه‌ی شکل‌گیری انتخاب‌ها، پیامدهای اقتصادی، حسابگری پرهیزکارانه در تصمیم‌گیری، اطمینان، پول‌دوستی، مقام و ... بیان می‌شود. همچنین ﺑﺮ اﺳﺎس مثال‌های روان‌شناسی و جامعه‌شناسی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ دﻧﯿﺎی واﻗﻌﯽ، نویسنده ﺑﯿﻨﺸﯽ را به مخاطب خود اراﺋﻪ می‌دهد ﮐﻪ در نهایت به او کمک می‌کند تا به عنوان یک سرمایه‌گذار از ارﺗﮑﺎب اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت ﺗﮑﺎﻧﺸﯽ پیشگیری کند. همچنین شرکت‌ها از این بینش در درک سازوکارهای ﻧﻬﻔﺘﻪ بهره‌مند می‌شوند و افراد در انتخاب‌های ﻓﺮدی خود و دولت‌ها و شرکت‌های ﻏﯿﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﯽ در ﺗﺼﻤﯿمات ﻋﻤﻮﻣﯽ می‌توانند عملکرد درخشان و فوق‌العاده‌ای داشته باشند.

ﮐﺘﺎب اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری را محسن رنانی به همراه همکاران خود ترجمه کرده‌ است و انتشارات آوند دانش این کتاب را در سال 1397 منتشر کرده است. خرید و دانلود این کتاب از سایت و اپلیکیشن فیدیبو امکان‌پذیر است.

 

کتاب اقتصاد رفتاری مناسب چه کسانی است؟

کتاب اقتصاد رفتاری راهنما و منبعی مطمئن و قابل‌اعتماد برای افرادی است که می‌خواهند به درک درستی از چگونه رفتار کردن در جهان واقعی برسند. همچنین اگر شما جزو افرادی هستید که به اقتصاد و وقایع اقتصادی علاقه دارید و می‌خواهید درباره‌ی کارکرد اقتصاد و مسائل اقتصادی بیشتر بدانید، این کتاب برای شما مناسب است.

فارغ‌التحصیلان رشته‌ی اقتصاد، دانش جویان این رشته و افرادی که می‌خواهند در آینده در دانشگاه اقتصاد را به عنوان حوزه‌ی تخصصی خود انتخاب کنند می‌توانند با تورق این کتاب آگاهی و اطلاعات بیشتری کسب کنند.

همچنین تاجران، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان و متصدیان سیاست عمومی می‌توانند برای اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و استفاده از ابزارهای اقتصادی از این کتاب کمک بگیرند.
 

مروری بر فصل‌های کتاب اقتصاد رفتاری


بخش ۱: معرفی اقتصاد رفتاری: علم انتخاب‌های دنیای واقعی

فصل 1: اقتصاد رفتاری

فصل ۲: تحقق فرضیات

فصل 3: اقتصاد عصب‌شناختی: کاوش مغز برای تحلیل اقتصادی

فصل ۴: چرا انگیزه‌ها و بازارها مهم‌اند، اما پول همه‌چیز نیست

بخش ۲: درک انتخاب

فصل ۵: بررسی محدودیت‌های انتخاب آزاد

فصل ۶: شیوه‌های اکتشافی ساده و سریع و تصمیم‌گیری در دنیای واقعی

فصل ۷: تأثير چارچوب‌بندی انتخاب‌ها بر تصمیم‌گیری

فصل ۸: تأثیر هنجارها، همتایان، گذشته و فرهنگ بر انتخاب

فصل ۹: چرایی اهمیت کودکان، جنسیت و سن در تحلیل‌های اقتصادی

بخش ۳: رشد کیک اقتصادی: اهمیت اقتصادی اخلاق، بهروزی و فرهنگ

فصل 10: چرا افراد باهوش مالیات می‌پردازند، بازیافت می‌کنند و حتی قانون‌شکنی می‌کنند

فصل ۱۱: عرضه‌ی نیروی کار در دنیای واقعی

فصل ۱۲: جعبه سیاه بنگاه: روابط انسانی و بهره‌وری

فصل 13: اقتصاد خوب: رابطه‌ی رفتار اخلاقی و رشد اقتصادی

فصل ۱۴: اهمیت نهادها

بخش ۴: وقتی حباب‌ها، رکودها و ناکارایی‌ها ممکن می‌شوند: بینش‌های رفتاری در دنیای واقعی اقتصاد

فصل ۱۵: مقدمه‌ای بر مالیه‌ی رفتاری

فصل ۱۶: کسادی‌ها و رکودها

فصل 17: هنر و دانش شاد بودن: آیا می‌توان بدون پول بیشتر همچنان شاد بود؟

بخش ۵: بخش ده‌تایی‌ها

فصل ۱۸: ده کاربرد کلیدی اقتصاد رفتاری در سیاست عمومی

فصل 19: ده تجربه در اقتصاد رفتاری

 فصل ۲۰: ده درس تصمیم‌گیری در اقتصاد رفتاری

 

درباره موریس آلتمن نویسنده‌ی کتاب اقتصاد رفتاری

موریس آلتمن، مدرس و پژوهشگر با تجربه در حوزه‌ی اقتصاد رفتاری و اقتصاد نهادی است. او همچنین به عنوان رئیس دانشکده‌ی اقتصاد و مالیه‌ی دانشگاه ویکتوریا در ولینگتون فعالیت دارد و به عنوان پژوهشگر مهمان در دانشگاه‌های مختلف از جمله استنفورد و دانشگاه عبری اورشلیم و استرلینگ در اسکاتلند حضور داشته است.

موریس آلتمن بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به عنوان رئیس انجمن توسعه‌ی اقتصاد رفتاری (SABE) فعالیت کرده است. او در مجلات و نشریات مختلف نیز به عنوان عضو هیئت تحریریه، کمک سردبیر و ویراستار مشغول به کار بوده است و در سال ۲۰۰۹ به سمت رئیس انجمن اقتصاد اجتماعی منصوب شد. تاکنون بیش از هشتاد مقاله از او در حوزه‌ی اقتصاد رفتاری، تاریخ اقتصادی، روش‌شناسی و اقتصاد کلان تجربی منتشر شده است. همچنین او چهار کتاب در

زمینه‌ی نظریه‌ی اقتصادی و سیاست عمومی تالیف کرده است و در کارنامه‌ی پربار خود بیش از 150 سخنرانی بین‌المللی در زمینه‌های تخصصی خود دارد. او یکی از محققان و پژوهشگران فعال در حوزه‌ی اقتصاد آزمایشگاهی است. همچنین روی موضوعات تغییرات فنی درون‌زا، پیوندهای بین عدالت اقتصادی (حقوق بشر)، قدرت، رشد و توسعه‌ی اقتصادی و همچنین اهمیت نوع‌دوستی، اخلاق و عمل متقابل در نظریه اقتصادی تحقیق می‌کند.

 

در بخشی از کتاب اقتصاد رفتاری می‌خوانیم

افراد در شرایطی جدا از جامعه را در سطحی خردتر، جدا از خانواده و دوستان تصمیم نمی‌گیرند. آن‌ها طوری رفتار نمی‌کنند که انگار در اتاقی کاملا مهر و موم شده هستند افراد خواه ناخواه تحت تأثیر اندیشه و طرز رفتار دوستان، خانواده و همچنین افراد خارج از این گروه هستند. آن‌ها تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی، فرهنگ و مذهب قرار می‌گیرند. تصمیمات افراد همچنین می‌تواند تا حد قابل توجهی متأثر از کسانی باشد که با آن‌ها همسان‌اند؛ سطح شادی افراد متأثر از میل آن‌ها به همساز بودن است. از طرفي تصميمات فعلی افراد اغلب، تحت تأثیر تصمیماتشان در گذشته است؛ متأثر از دوستان با دشمنانی که قبلا داشته‌اند، سیگار با مواد مخدری که قبلا مصرف می‌کرده‌اند با عشق و علاقه‌شان به یادگیری یا ورزش.

این واقعیت که افراد تحت تأثیر جهان اطراف خود هستند بدان معنا نیست که انگیزه‌های اقتصادی هیچ پیامدی ندارد. همچنین به این معنا نیست که پس‌زمینه‌های اجتماعی مانع انتخاب می‌شود، بلکه باید عوامل اقتصادی سنتی در مفهومی گسترده‌تر ارزیابی ش وند. تصمیمات افراد با فراز و فرود متغیرهای غیراقتصادی، توانمند می‌شود. این متغیرهای غیراقتصادی، میزان و نحوه‌ی واکنش افراد به متغیرهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آن‌ها مدل‌های اقتصادی ما را دقیق‌تر می‌کنند.

در اغلب موارد، نحوه‌ی رشد درآمد نسبت به آنچه قبلا بوده، درست به‌اندازه‌ی رشد درآمد مطلق حائز اهمیت است، اگر نگوییم که مهم‌تر است. گاهی اوقات افراد برای بهبود موقعیت نسبی‌شان حتی مایل‌اند که بخشی از درآمد یا ثروت خود را ببخشند.

همچنین اگر درآمد افراد رشد نکند و در عین حال موقعیت نسبی آن‌ها به علت افزایش درآمد دیگران در خطر باشد، آنگاه بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند صرفا برای حفظ جایگاه نسبی‌شان از افزایش درآمد دیگران جلوگیری کنند. ثروتمند بودن در جامعه‌ای فقیر بهتر از ثروتمند بودن در جامعه‌ای است که اکثر مردم آن از سطح رفاه خوبی برخوردارند.

رشد کیک اقتصادی

اندازی کیک اقتصاد متأثر از عوامل غیریونی است عواملی که اقتصاد متعارف اغلب فرض می کند برای اقتصاد مضر هستند، مانند منصف بودن و اخلاقی رفتار کردن برخی از اقتصاددانان رفتاری استدلال می کنند که گاهی اوقات تلاش برای انصاف، به دلایلی عقلانی، موجب عدم انعطاف پذیری در بازار کالا می شود که با توجه به شرایط می تواند پیامدهای خوب یا بدی داشته باشد، حرف آخر اینکه بدون وارد کردن مجموعه ای از متغیرهای غیر پولی به این ترکیب، نمی توانیم به درستی سیستم اقتصادی کلان را مدل سازی کنیم.

مردم اغلب سعی می کنند تا حد امکان در هر زمان با هر جا، رفتار غیر منصفانه را تلافی کنند و به رفتار منصفانه پاداش دهند و این امر می تواند پیامدهای ش گرفی در تعیین بهره وری و نحوهی پایداری س طوح مختلف بهره وری در طول زمان داشته باشد.


آموزش اقتصاد رفتاری همدان
آموزش فن بیان همدان
طراحی سایت در همدان


سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 111 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

تفکر سیستمی چیست؟

يکشنبه 30 آذر 1399
20:01
علی اعتمادی فر

تفکر سیستمی روشی کاملاً متفاوت برای مدیریت سازمان شماست. یک سازمان معمولی از روش‌های مختلفی برای بازاریابی محصول، خرید کالا، مدیریت روابط با مشتری و موارد دیگر استفاده می‌کند. با یادگیری نحوه مدیریت این روش‌ها، می ‌توانید شرکت خود را به طور موثرتری اداره کنید.

این نوع مدیریت نه تنها توسط مدیران مشاغل و کارآفرینان بی‌شماری استفاده می‌شود، بلکه در زمینه‌هایی مانند سایبرنتیک، زیست‌شناسی و سایر موارد نیز بی‌سر و صدا در حال افزایش بهره‌وری است. محققان هنگامی که می‌فهمند تکنیک‌های مدیریتی چگونه کار می‌کنند و چگونه می‌توانند در آنها فعال‌تر عمل کنند، دیدگاه سیستمی مورد نیاز خود را طراحی کرده‌اند. اگر بتوانید پیش‌بینی کنید که چه اتفاقی خواهد افتاد، می‌توانید نتیجه مورد نظر خود را شکل دهید و سیستم را کنترل کنید.

تجربه دهه‌های اخیر نشان داده، این شکل از تفکر اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. در یک محیط جهانی، مدیران باید در درک و استفاده از اصولی که پشت این سبک تفکر نوآورانه است، مهارت داشته باشند.

تفکر سیستمی چیست؟

مفهوم تفکر سیستمی روشی منحصر به فرد برای نزدیک شدن به رفتار روشمند یا سیستمی است. در اصل، این روشی متفاوت برای دیدن و صحبت در مورد واقعیتی است که هر روز در آن زندگی می کنیم. با درک و تفکر از این طریق، شما همچنین می‌توانید مجموعه‌ای متفاوت از ابزارها را برای نزدیک شدن به هر مشکل ایجاد کنید.

در نهایت، هدف درک رفتار یک فرایندِ کلیدی است. این به نوبه خود به شما امکان می‌دهد نحوه مدیریت فرایندهای سیستمی را بفهمید.

سیستم چیست؟

در یک سطح اساسی، سیستم مجموعه‌ای از قطعات بهم وابسته یا وابسته به یکدیگر است که یک کل واحد را تشکیل می دهد. این قسمت‌های متقابل باید تعامل داشته باشند، درغیر اینصورت بخشی از یک سیستم نخواهند بود.

به عنوان مثال، مجموعه‌ای از بالش‌های روی تخت شما یک سیستم نیست زیرا آنها با هم تعامل ندارند. اما در مورد انبوهی از تراشه‌های چوب در حال تجزیه چطور؟ به دلیل نحوه رشد قارچ‌ها و کپک‌ها بر روی تراشه‌های چوب و تغذیه حشرات موجود در منطقه، این انبوه تراشه‌ها نمونه بسیار خوبی از یک سیستم در طبیعت خواهد بود.

تفکر سیستمی یک رویکرد جامع به چگونگی ارتباط بین بخش‌های مختلف یک روش دارد. در تحلیل سنتی، مردم فقط به عناصر جداگانه در یک سیستم نگاه می‌کردند. با تفکر در سیستم‌ها، می‌توانید فرآیندهای متعادل کننده و تقویت کننده‌ای را که باعث بهبود رفتار سیستم می‌شوند، درک کنید.

فرآیندهای تقویت کننده و متعادل کننده

فرآیند تقویت کننده رفتاری است که اگر توسط فرآیند متعادل کننده کنترل نشود، می‌تواند منجر به فروپاشی سیستم شود. به دیگر سخن، هر دو نوع فرآیند برای حفظ تعادل سیستم امری ضروری هستند.

با این نوع تفکر توجه به بازخوردی که از انتخاب خود می‌گیرید مهم است. به طور مثال گاهی در سیستم‌های مدیریتی، ممکن است بخواهید کارمندان یک پروژه را از عمل باز دارید تا برنامه کُند پیش برود. در حقیقت، ممکن است اضافه کردن کارمندان جدید باعث کند شدن پروژه‌های قبلی شود زیرا شما مجبور به آموزش اعضای تیم ورودی هستید. اما سازمان شما در وضعیتی قرار دارد که افزودن نیزوی کار جدید به آن ضروری است یا خیر؟

اگر پاسخ شما خیر باشد، می‌دانید که در حال حاضر افزودن اعضای جدید تیم کار درستی نیست. به جای هدر دادن منابع، به دنبال یک روش جایگزین باشید. ممکن است سعی کنید چند مرحله از مراحل کار را کنار بگذارید، ساعت‌های بیشتری را برنامه‌ریزی کنید یا تکنیک دیگری را برای انجام به موقع کار انجام دهید. تمام این‌ها به تصمیم‌گیری‌های شما و قبول عواقب آنها بستگی دارد.

با تفکر سیستمی، می‌توانید از نمودارها، دیاگرام‌ها و شبیه سازی‌های رایانه‌ای برای نشان دادن و مدل‌سازی رفتار سیستم‌ها با توجه به استراتژی‌ها سازمان خود، استفاده کنید. سپس، این اطلاعات به شما فرصت می‌دهند تا اتفاقات رخ داده را پیش‌بینی کنید. کل بنیان این سبک تفکر از سال ۱۹۵۶ با پروفسور جی فارستر در انستیتوی فناوری ماساچوست آغاز شد.

دو نمونه نمودار اصلی

در حالی که ابزارهای زیادی برای مشاهده یک سیستم وجود دارد، نمودار رفتار با گذشت زمان  (BOT)  و نمودار حلقه‌ای (CLD) دو مورد از رایج‌ترین آنها هستند. CLD روابط بین عناصر مختلف در سیستم را نشان می‌دهد و نمودار BOT اعمال یک یا چند متغیر را در مدت زمان مشخصی نشان می‌دهد. به دو نمونه از این نمودارها توجه کنید.

برای مدیران، یک مدل شبیه‌سازی پیشرفته (a behavior over time) و یک شبیه‌ساز یادگیری مدیریتی (a causal loop diagram) بسیار مفید هستند. مدل شبیه‌سازی پیشرفته به شما امکان می‌دهد تا تعامل عناصر مختلف را در طول زمان مشاهده کنید. سپس، شبیه‌ساز یادگیری مدیریت به شما کمک می‌کند تا چگونگی تأثیر تصمیمات مختلف مدیریت بر سیستم را شبیه‌سازی کنید.

رویکرد سیستمی به مدیریت

هنگامی که از تفکر سیستمی در مدیریت و عملیات استفاده می‌کنید، به طور قطع به یقین تصمیمات شغلی مناسبی خواهید گرفت. در واقع، شما هر تصمیم کسب و کاری را که با توجه به پیامدهای سیستماتیک ممکن است داشته باشید، تجزیه و تحلیل می‌کنید. اگر می‌خواهید یک ابزار تولید جدید بخرید، این نوع تفکر باعث می‌شود که هزینه آموزش کارکنان، زیرساخت‌ها و تأخیر شغلی مورد نیاز را تجزیه و تحلیل کنید.

در نهایت، هدف از تفکر در سیستم‌ها کمک به شما در جلوگیری از اتلاف وقت، هزینه و سایر منابع است. یک رویکرد سیستمی برای مدیریت، سازمان را مجموعه‌ای از قطعات بهم پیوسته و پویا می‌داند. هر یک از این قسمت‌ها یک بخش و یک زیر سیستم در سازمان شما هستند.

در داخل این بخش‌ها، حتی زیر سیستم‌های بیشتری نیز وجود دارد. برای رسیدن سازمان بزرگتر به اهداف خود، همه این زیر سیستم‌ها باید تعاملات موثر و مستمری داشته باشند. این قطعات و زیرمجموعه‌های وابسته به یکدیگر هستند که با هم کار می‌کنند و عملکرد کل سازمان را به درستی انجام می‌دهند.

رویکرد سیستمی شامل ادغام اهداف از بخش‌های مختلف سازمان در کل سازمان است. این امر باعث حفظ تعادل در کلیت سیستم می‌شود. بدیهی است که اگر سیستم قصد رشد دارد، باید اهداف خود را به صورت مدیریت شده در نظر بگیرد.

این نوع تفکر همچنین تأثیر فعالیت‌های فعلی و آینده را بررسی می‌کند. سازمان‌ها باید در پاسخ به عوامل داخلی و خارجی تغییر کنند. در حالت ایده آل، سازمان همچنین با ایجاد یک فضای رقابتی می‌تواند در بازار کار نیز حرف اول را بزند.

در یک محیط کسب و کار، سیستم معمولاً شامل زمینه‌های مختلف تحصیلی مانند روانشناسی، بازاریابی، حسابداری، اقتصاد و سیستم‌های اطلاعاتی است. با استفاده موثر از همه این زمینه‌های تحصیلی، کسب و کار می‌تواند تعاملات بین بخش‌های مختلف را بهبود بخشد. از طریق چشم‌انداز سیستم، سازمان می‌تواند سیاست‌های مختص خود را تنظیم کند، در یک محیط اجتماعی فعالیت کند و اهداف کسب و کار را با موفقیت ارتقا دهد.

مزایا و معایب تفکر سیستمی

در حالی که مزایای بسیاری در دیدگاه سیستمی در کسب و کار وجود دارد، اما برخی از اشکالات نیز در میان هست. منتقدان معتقدند این تنها یک رویکرد نظری است و تعریف دقیق رابطه بین اجزاء و مولفه‌های مختلف در یک سازمان واقعی دشوار است.

یکی از بزرگترین ایرادات، خاص بودن رویکرد سیستمی است. وجود یک سیستم دقیق یکسان در سازمان‌ها و بخش‌های مختلف غیرممکن است. به همین دلیل، رویکرد سیستم‌ها مفهوم یکنواختی را ارائه نمی‌دهد که بتواند برای انواع سازمان‌ها کارساز باشد.

با این حال، استفاده از رویکرد سیستمی تعدادی مزیت دارد. با استفاده از این روش، می‌توانید محل کار خود را کارآمدتر کرده و یک نگاه جامع به وضعیت کاری خود داشته باشید. بعلاوه، این روش حتی می‌تواند با ساده‌سازی نیازهای کارمندی و فعالیت‌های کسب و کاری شما، در طولانی مدت در هزینه شرکت شما صرفه جویی کند.



طراحی سایت در همدان
آموزش تفکر سیتمی
آموزش اقتصاد رفتاری



سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 121 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

مزایا و معایب تفکر سیستمی چیست؟

دوشنبه 1 دی 1399
22:01
علی اعتمادی فر

تفکر سیستمی چه مزایا و معایبی دارد؟

تفکر سیستمی نوعی روش برای برطرف کردن مشکلات یک کسب و کار است. در این روش بجای تمرکز بر روی هر فرد، تمرکز بر روی کل مجموعه گذاشته می شود. از مزایای تفکر سیستمی این است که شما می توانید مشکلاتی که به دلیل نحوه کنار هم قرار گرفتن و چیدمان بخش های مختلف کسب و کار شما به وجود آمده است را ببینید. از معیایب آن نیز می توان به این اشاره کرد که رسیدن به تفکر سیستمی به خصوص در یک کسب و کار بزرگ آسان نیست.

چندی پیش به طور مفصل درباره اینکه تفکر سیستمی چیست مقاله ای منتشر کردیم. در این مقاله نیز قصد داریم تا به طور کلی به معایب و مزایای تفکر سیستمی بپردازیم.

عملکرد تفکر سیستمی چگونه است؟

قاعده اصلی تفکر سیستمی این است که همه چیز بهم مرتبط است. هنگامی که سعی می کنید عملکرد شرکت و کسب و کار خود را افزایش دهید، راه ساده ای که وجود دارد این است که بر روی هر یک از کارکنان و یا بخش های مختلف به صورت جداگانه و تک به تک تمرکز کنید.

با این حال، کسب و کار شما چیزی بیشتر از خلاصه ای از بخش های مختلف آن است. در کنار یکدیگر، این بخش ها به روش های جدید و پیچیده ای عمل می کنند.

یک خودرو می تواند مثال خوبی از نحوه عملکرد تفکر سیستمی باشد. یک خودرو دارای صد ها قطعه، شامل چرخ ها، فرمان و دنده ها می باشد، اما تنها در صورتی یک ماشین به خوبی کار می کند که تمام قطعات آن با یکدیگر همکاری داشته باشند.

 اگر تمامی قطعات در شرایط مطلوبی قرار داشته باشند، اما به خوبی با یکدیگر همکاری نکنند، خودروی شما کار نخواهد کرد.

جمله ی معروفی در خصوص هماهنگی و سیستماتیک بودن وجود دارد که از بوداییان (چهارمین مذهب بزرگ دنیا) و پیروان آنها نقل می شود که می گوید:

تمامی چیز هایی که به وجود می آیند و از بین می روند به دلیل هماهنگی میان علت و معلول هاست. هیچ چیز نمی تواند کاملا به تنهایی وجود داشته باشد؛ بلکه همه چیز با دیگری در ارتباط است.

مزایای تفکر سیستمی

بهترین راه برای پی بردن به مزایای تفکر سیستمی و سهم آن در بهبود عملکرد یک کسب و کار استفاده از مثال است. فرض کنید شما یک سیاست بازاریابی بسیار جسورانه را برای کمپانی خود بکار گرفته اید و به صورت موفقیت آمیزی درحال افزایش مشتریان خود می باشید. بخشی از این سیاست شامل وعده ی شما برای ارائه خدمات سریع و با کیفیت به مشتریان است، اما مشتریان میگویند که شما آن را عملی نمی کنید.

اگر مدیریت سازمان یا شرکت از یک روش جزئیات محور استفاده کند، در می یابد که قطعا مشکل از بخش خدمات مشتریان است و سعی می کند آن را برطرف کند. اما اگر از تفکر سیستمی استفاده کند، یک دید و تصویر کلی به دست می آورد و می فهمد که مشکل شرکت، هم مرتبط به بخش مشتریان و هم بخش بازاریابی است.

بخش بازاریابی وعده و قول هایی بیش از توان بخش مشتریان می دهد، و بخش مشتریان نیز راهی برای بهبود وضعیت پیدا نمی کند.

از اصلی ترین مزایای تفکر سیستمی این که به تمامی جوانب نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر شما درحال بررسی و تصمیم گیری برای اینکه به کارکنان خود اجازه دورکاری بدهید یا خیر باشید، تفکر سیستمی در اینجا بر روی تاثیرات مختلفی که اینکار روی شرکت شما می گذارد تمرکز می کند:

  • افزایش روحیه کارکنان، که می تواند باعث افزایش وفاداری آنها به شما شود.
  • افزایش کارآمدی به دلیل کاهش زمان رفت و آمد.
  • کاهش هزینه ها در صورتی که شما فضای کافی برای تمام کارکنان نداشته باشید.
  • نظارت کمتر بر روی کارکنان.
  • امکان به وجود آمدن خطرات امنیتی.

 

بررسی بازخورد ها و الگو ها

یکی دیگر از مزایای تفکر سیستمی این است که شما می توانید الگو ها و فیدبک های مربوط به همکاری کارنان، تیم های پروژه ای و بخش های مختلف را بهتر رصد کنید. یک الگو یا حلقه بازخوردی زمانی به وجود می آید که بخش های مختلف شرکت شما رفتار های مثبت یا منفی یکدیگر را تقویت کنند.

برای مثال، تصور کنید که مدیر یک پروژه از یکی از اعضا بخواهد که وقت بیشتری را در اختیار آنها باشد، که این امر باعث اختلال در کار معمولی و عادی او می شود. همچنین مسئول یا سوپروایزر کلی آن فرد نیز از او انتظار کار بیشتری داشته باشد که همین امر باعث ضعف عملکرد تیم پروژه می شود. از اینجا درگیری و هرج و مرج شروع می شود.

در اینجا مشکل تنها سوپروایزر و یا مدیر پروژه نیست، بلکه مشکل در خصوص نحوه همکاری و تعامل آنهاست. در اینجا تفکر سیستمی می تواند به شما یک تصویر کلی درباره مشکل ارائه کند، که اولین قدم برای برطرف کردن آن است.

چالش هایی که در خصوص تفکر سیستمی وجود دارد

همانند دیگر روش ها و ایده های مدیریتی، تفکر سیستمی نیز یک معجزه برای برطرف کردن مشکلات کسب و کار ما نیست. پیش از بکار گرفتن، باید تمامی معیاب و مزایا تفکر سیستمی را مد نظر داشته باشیم.

از بزرگترین مزایای تفکر سیستمی می توان به این اشاره کرد که این روش برای پیدا کردن مشکلات یک شرکت یا کسب و کار بسیار عالی عمل می کند. و بزرگترین عیبی که این روش دارد این است که بکار گیری آن به طرز موفقیت آمیز کار سختی است.

در یک استارتاپ کوچک، شاید به کار گیری این روش کار آسانی باشد چرا که کل افراد مجموعه یک تیم کوچک را تشکیل می دهند. اما وقتی که یک شرکت رشد می کند، شرایط پیچیده تر می شود و داشتن یک دید سیستمی نسبت به همه چیز کار سخت تری خواهد بود چون در این شرایط بخش های مختلف، شعبات و پروژه ها تا حدی به صورت مستقل کار می کنند که باعث می شود به دست آوردن تمامی اطلاعات کار سختی باشد.

یکی دیگر از معایب تفکر سیستمی این است که این روش به تنهایی ابزار خوبی برای برطرف کردن بحران های شدید نیست.

 برای مثال، اگر شخصی از یک حمله قلبی رنج ببرد، اگر چه تفکر سیستمی می تواند برای تغییر سبک زندگی، رژیم غذایی و داروها مفید باشد، اما تنها زمانی مفید است که این بحران برطرف شود. به همین ترتیب، تفکر سیستمی به تنهایی بهترین ابزار ممکن برای زمانی که کسب و کار شما در شرایط اورژانسی و بحرانی شدید است، مفید نخواهد بود.


آموزش تفکر سیستمی در همدان
آموزش فن بیان در همدان
طراحی سایت در همدان


سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 112 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

معرفی کتاب در زمینه تفکر سیستمی

سه شنبه 2 دی 1399
21:58
علی اعتمادی فر

1_تفکر در سیستم ها

دانلا میدوز

Thinking in Systems: A Primer

Donella Meadows

خانم دانلا میدوز علاوه بر اینکه یک متفکر سیستمی بزرگ و از شاگردان آقای فارستر بود، در زمینه‌های حمایت از طبیعت تلاش برای حفظ آن هم تلاش‌های بسیاری کرده است.

در کتاب “تفکر در سیستم‌ها” او متدولوژی خود را که در کتاب “محدودیت‌های رشد” هم از آن استفاده کرده است، توضیح می‌دهد. و اینکه چطور می‌توان آن را برای حل مشکلات با ابعاد بزرگ و مشکلات شخصی استفاده کرد.

با مثال‌هایی رایج و آمیخته با طنز برای مفاهیمی سخت مثل “حلقه‌های بازخور تقویتی”، بازخور منفی، حسابداری برای پاسخ‌های با تاخیر و … میدوز خوانندگان را به تدریج سمت راه‌‌های پیچیده‌ای می‌برد که حلقه‌های بازخور از آن طریق  در طبیعت، سیستم‌های خود سازمانده را می‌سازند.

شاید یکی از نقاط قوت این کتاب همین نثر روان آن در عین مسائل بسیار مهم و پیچیده باشد. سیر آموزشی آن به نحوی است که خواننده پس از مطالعه به عینک جدیدی برای تحلیل مشکلات سیستم‌های اطراف خود و مداخله برای حل آن‌ها مجهز می‌شود.

2_پنجمین فرمان: هنر و عملیات سازمان یادگیرنده

پیتر سنگه

The Fifth Discipline: The Art & Practice of The Learning Organization

Peter M. Senge

قطعا لیستی از کتاب‌ها تفکر سیستمی را نخواهیم یافت که در آن کتاب پنجمین فرمان پیتر سنگه نباشد. در مجموعه کتاب‌های آقای سنگه شاید عبارت “تغییر به سمت یادگیرنده شدن” محور کلیدی باشد.

در کتاب پنجمین فرمان هم که در سال 1990 منتشر شده، ابتدا با مفهوم کلی سیستم و پنج فرمان تعامل با آن آشنا می‌شویم.

سپس به دلایل ناتوانی خود در مداخله موثر در سیستم‌های پیچیده اجتماعی و اقتصادی پی می‌بریم. در ادامه اصول اولیه تفکر سیستمی مطرح می‌شوند و آماده می‌شویم برای یادگیری آرکتایپ‌ها (الگوهای تکراری در سیستم‌ها؛ علی رغم تغییر شرایط). بقیه کتاب نیز به توضیح و نحوه استفاده از پنج فرمان برای داشتن سازمانی یادگیرنده می‌پردازد. که عبارتند از:

  • تفکر سیستمی (Systems Thinking)
  • تسلط شخصی (Personal Mastery)
  • مدل ذهنی (Mental Model)
  • چشم‌انداز مشترک (Shared Vision)
  • یادگیری تیمی (Team Learning)

قطعا پنجمین فرمان با در برداشتن مثال‌های بسیار و زبانی ساده یک کتاب تفکر سیستمی غیر قابل چشم‌پوشی است.

3_تفکر سیستمی: مدیریت آشوب و پیچیدگی؛ پلتفرمی برای طراحی معماری سازمان

جمشید قراجه داغی

Systems Thinking, Second Edition: Managing Chaos and Complexity

Jamshid Gharajedaghi

بعید است که صحبت از دانشمندان سیستمی شود و نامی از جمشید قراجه داغی نشنویم. این مدیر و محقق ایرانی که از دوستان صمیمی راسل ایکاف بوده است با نگارش کتاب تفکر سیستمی : مدیریت آشوب و پیچیدگی نام خود را در تاریخ این دانش جاودانه کرده.

اگر به دنبال تغییر نگرش و بینش خود به کسب و کار، آن هم از دید کلان و بنیادین هستید این کتاب گزینه مناسبی است. خواندن نثر انگلیسی کتاب اندکی سخت است و به همین خاطر مطالعه متن فارسی هم نیازمند تمرکز و تامل می‌باشد.

متن با دلایل شکست سازمان‌ها موفق تاریخ شروع می‌شود و دید جامعی از سیستم‌های پیچیده و ویژگی‌های آن مهیا می‌کند. در ادامه هم رویکرد طراحی سیستم به عنوان راهکاری جدید برای حل مسائل سیستمی مطرح می‌شود و به کمک مثال‌هایی بیشتر تبیین می‌گردد.

 

4_مقدمه‌ای بر تفکر سیستمی عمومی

جرالد وینبرگ

An Introduction to General Systems Thinking

Gerald M. Weinberg

برای بیش از 40 سال این کتاب به عنوان مقدمه‌ای خلاقانه برای تئوری سیستم‌ها به شمار رفته است، که در آن کاربرهایی در علوم کامپیوتر و فرای آن وجود دارد. بعد از استفاده در دوره‌های دانشگاهی و سمینارهای حرفه‌ای در سرتاسر جهان، این اثر توانایی خود را در گشودن ذهن و تقویت نحوه تفکر ثابت کرده است.

کتاب ابتدا در 1975 به منتشر شد و در این 40 سال بیش از 20 مرتبه تجدید چاپ شده است. نوشته آن نثری شفاف دارد و از اصول اولیه جبری استفاده کرده تا رویکردی جدید نسبت به پروژه‌ها، محصولات، سازمان‌ها و در کل هر نوعی از سیستم داشته باشد.

دانشمندان، مهندسین، رهبران سازمانی، مدیران، پزشکان، دانشجویان و متفکرین در هر حوزه‌ای می‌توانند از این کتاب برای جهت دهی به مدل ذهنی خود برای حل مسائل استفاده کنند.

گفتنی است زمانی که نویسنده این کتاب را نگارش کرده است، تجربیات تخصصی در زمینه برنامه‌نویسی، مدیریت، تدریس در دانشگاه و مشاوره می‌داشته. تاکنون نیز حدود 40 کتاب توسط او به رشته تحریر درآمده است.

کتاب مقدمه‌ای بر تفکر سیستمی عمومی با تصاویر کاربردی، تمارین متعدد انتهای فصول و ضمیمه‌ای در ارتباط با ایده‌های ریاضی حل مسئله، می‌تواند ابزاری قدرتمند در کار با مسائل، سیستم‌ها و راه‌حل‌ها باشد.


آموزش تفکر سیستمی در همدان
آموزش فن بیان در همدان
آموزش اقتصاد رفتاری در همدان
طراحی سایت در همدان



سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 124 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

کوچینگ مدیران چیست؟

پنجشنبه 18 دی 1399
21:33
علی اعتمادی فر

کوچینگ مدیران اجرایی چیست؟

 

کوچینگ مدیران اجرایی ( Executive Coaching )، رویکردی پرس و جو محور جهت توسعه حرفه ای و شخصی مدیران است که اهدافی چون ایجاد آگاهی و فعالیت های مبتنی بر آن و تسهیل یادگیری و رشد ، دارد. تمرکز آن بر روی افزایش کارایی افراد با کمک به آنها در توسعه و حفظ نگرش ها و دیدگاه های جدید، مهارت و رفتار است.

یک کوچ مدیران اجرایی، خود فردی حرفه ای است که با افراد (معمولا مدیران، اما اغلب با کارکنان بالقوه مستعد پست های مدیریتی) کار می کند تا به آنها کمک کند که خود آگاهی خود را افزایش دهند، اهداف را خود روشن کنند، به برنامه های توسعه فردی خود دست یابند، توانایی بالقوه خود را کشف کنند، و به عنوان یک عضو تاثیر گذار در شرکت عمل کنند.

آنها مشاوره یا درمانگر نیستند و معمولا از مشاوره یا ارائه راه حل مستقیم مشکلات مراجع خود خودداری می کنند. در عوض، آنها با مهارتی که دارند سوالاتی را می پرسند و مسائلی را بررسی می کنند که یک مدیر اجرایی خود موفق به یافتن راه حل مشکلات و مسائل خود شود.

 

کوچ های مدیریت اجرایی چه کاری انجام می دهند:

 

کوچ های اجرایی جلسات محرمانه و  حمایت کننده برای مراجعین خود برگزار می کنند. آنها با مهارت و ظرافت سوالات را مطرح می کنند، نگاه به یک موضوع خاص را به چالش می کشند، به شفافیت و وضوح بیشتر موضوع کمک می کنند و گاهی اوقات در صورتی که خود مراجع راضی باشد به صورت محدود توصیه هایی نیز ارائه می دهند.

کوچ های مدیران، در صورت لزوم به تست و بررسی های مشخصی همچون ارزیابی های شخصیتی ، ارزیابی 360 درجه و مصاحبه های اختصاصی نیز مبادرت می ورزند تا به خودآگاهی هر چه بیشتر مراجعین خود نسبت به خود کمک کنند.

 

کوچینگ مدیران اجرایی شامل چه مواردی می شود ؟

 

  • ارائه بازخورد
  • شناسایی فرصت هایی بهبود
  • ایجاد آگاهی
  • تسهیل گری راه حل ها با شکل دهی به سوالات
  • هدف گذاری و ایجاد پلان کاری
  • تسهیل گری یادگیری
  • پشتیبانی و تشویق افراد برای بهبود در طولانی مدت
  • زیر نظر گرفتن پیشرفت و مسئول نگاه داشتن افراد

 

کوچینگ مدیران اجرایی شامل چه مواردی نمی شود؟

 

  • ارائه توصیه و مشاوره
  • روان درمانی
  • تصحیح اشتباهات برای افراد به طور مستقیم
  • مدیریت کارایی افراد به طور مستقیم
  • تصحیح ایرادات رفتاری به صورت مستقیم
  • منتورینگ

 

فواید کوچینگ مدیران اجرایی:

 

  • بهبود کارایی و افزایش کارآمدی
  • بهبود خصوصیات اخلاقی
  • کاهش عقب گرد در مسیر شغلی
  • کمک به کشف استعداد ها
  • افزایش اعتماد به نفس
  • ایجاد مهارت های جدید
  • افزایش شانس دستیابی به اهداف

 

فرآیند کوچینگ:

 

یک دوره معمولی کوچینگ برای مدیران ممکن است حدود 6 ماه زمان نیاز داشته باشد اما با توجه به شرایط می تواند بین 3 تا 12 ماه نیز متغیر باشد. هر چقدر مسائلی که یک مدیر یا فردی که کاندید مدیریت است، با آن روبروست بزرگتر باشد، مدت زمان کوچینگ نیز افزایش خواهد یافت.

در اغلب موارد کوچ های مدیران اجرایی به سازمان ها دعوت می شوند تا با افراد زیر جلسات کوچینگ داشته باشند:

  • مدیرانی که نیاز به حمایت دارند تا بتوانند به سطوح بالاتری از مدیریت دست یابند یا با سطح مدیریتی که به تازگی در آن وارد شده اند ، سازگار شوند.
  • مدیرانی که برای سازمان با ارزش هستند اما مسائل و مشکلات اساسی در خصوص کارایی خود دارند
  • مدیرانی که به تازگی در سازمان استخدام شده اند و نیاز است تا بلافاصله با سازمان و همکاران هم سطح خود سازگار شوند.
  • مدیران ارشد که در جلسات خود با مدیران هم عرض چالش داشته و نیاز به تسهیل گر جلسات دارند
  • گروهی از مدیران که با تصمیم مدیران ارشد می بایست برای افزایش کارایی و کارآمدی به صورت گروهی در جلسات شرکت نمایند

 

مراحل انجام کوچینگ :

 

  • ارزیابی های اولیه ( 360 درجه و … )
  • هدف گذاری
  • برگزاری جلسات کوچینگ و توسعه حرفه ای و شخصی مدیران
  • اندازه گیری نتایج

محرمانگی جلسات کوچینگ و اطلاعاتی که بین کوچ و مراجع رد و بدل می شود مهمترین قسمت جلسات کوچینگ است

 

آنچه که بوسیله کوچ مدیران اجرایی ارائه می گردد:

 

کوچ در برابر مراجع ، مدیر وی و در پاره ای مواقع مدیر منابع انسانی سازمان مسئول است. هیچیک از اطلاعاتی که در جلسات کوچینگ بین کوچ و مراجع رد و بدل می شود بدون اجازه مراجع در اختیار مدیر وی و مدیر منابع انسانی سازمان قرار نخواهد گرفت. اما در پاره ای مواقع در صورتی که کوچ صلاح بداند و با تکیه بر اصول اخلاقی ICF با هماهنگی مراجع بین او و مدیر مستقیم یا سایر مدیران ممکن است جلسات تسهیل گری برگزار نماید.

حمایت مدیران ارشد حیاتی است و پشتیبانی از مراجع تا دستیابی به نتایج رضایت بخش بوسیله کوچ ادامه خواهد یافت.

 

چه کسانی کوچ های مدیران اجرایی را به استخدام در می آورند:

 

شرکت هایی به استخدام کوچ مدیران اقدام می کنند که نیاز دارند تا برخی مسائل مربوط به مدیران اجرایی امروز یا آینده خود را روشن یا حل کنند. امروزه اکثر شرکت ها کوچینگ مدیران اجرایی را به عنوان راهی برای سرمایه گذاری در مدیران ارشد و  افراد با پتانسیل های بالای مدیریتی می شناسند. دیگر در شرکت ها وجود کوچ ها یک امر محرمانه نیست بلکه به عنوان نمادی برای پیشرو بودن است.

در حالی که به صورت سنتی مدیران ارشد سازمان ( مانند مدیران عامل یا رئسای هیئت مدیره ) به استخدام کوچ مدیران می پردازند، اینکه شرکت ها ( اغلب دپارتمان های منابع انسانی آنها ) به عنوان بخشی از برنامه توسعه انسانی بخواهند از خدمات کوچینگ استفاده کنند رایج شده است.

خصوصا مدیران جوان در ابتدای دوره مدیریتی خود با چالش های زیادی روبرو می شوند که حتی فکرش را هم نکرده اند و کمک به مدیران یا افرادی که کاندیدای مدیریت در شرکت هستند به معنی کمک به توسعه منابع انسانی و افزایش سود آوری شرکت است . علاوه بر این، کوچینگ به منظور اصلاح مشکلات رفتاری و کمک به افراد در حل اختلافات میان فردی نیز کاربرد دارد.

 

چه زمانی افراد یا شرکت ها نباید به استخدام کوچ مدیران اقدام نمایند:

 

  • افراد هیچ اعتقادی به اینکه به کوچ نیاز دارند یا کوچ می تواند برایشان مفید باشد، نداشته باشند. همچنین افراد اعتقادی به اینکه نیاز به خود اگاهی بیشتر دارند و تغییراتی را باید در خود ایجاد کنند، ندارند.
  • به دنبال توصیه و مشاوره مدیریتی هستند.
  • بخواهند مدیرانی را در سازمان نگاه دارند عملا در حال خروج از سازمان هستند.
  • توان پرداخت هزینه استخدام کوچ های آموزش دیده و معتبر را ندارند.
  • مدیران ارشد سازمان خود را مستقل از فرآیند کوچینگ فرض کرده و تنها می خواهند به عنوان یک پروژه آن را برون سپاری نمایند.

 

آکادمی کوچینگ مهراز

کوچینگ مدیران در همدان

طراحی سایت در همدان

 

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز


موضوعات:
[ بازدید : 134 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به آکادمی مهراز است. | قدرت گرفته از Blogtez.com|